بالا افتادن !
بالا افتادن !

بالا افتادن !



دیشب که میخواستم بخوابم از خدا خواستم تمام کینه هایی که چه درست و چه غلط توی دلم مونده پاک کنه ........ صبح که بیدار شدم خیلی سبک بودم .......



... ای کاش الان صبح بود ...       

نظرات 7 + ارسال نظر
رضا چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 03:24 ب.ظ http://djreza.blogsky.com

سلام
وبلاگت خيلی قشنگه.
به ما هم سر بزن...
قربانت
رضا

عباس چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 03:25 ب.ظ

سلام
کارت درسته رفیق.
از وبلاگت خوشم اومده.

پونه چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 03:29 ب.ظ

وقتی به همان اندازه که پذیرای خوشیها هستیم درد و اندوه وسو ءتفاهم رو هم پذیرفتیم راهی رو که در طی آن عاشقی واقعی خواهیم شد شروع کردیم .

محمدرضا چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 03:52 ب.ظ http://unforgiven-alone.blogspot.com

سلام
بهت حسودیم شد
یعنی تو هر صبح که پا میشی از خواب همهء کینه ها پاک شدن؟
حالا کاری ندارم به اینکه دوباره برمیگردن
مهم اینه که راحت میتونی پاکشون کنی...
بهار میاد...با صد هزار شکوفه به رنگ برف...
و دیگر کسی برف را به خاطر نمی آورد...
خوش باشی...بای.

مانا چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 07:15 ب.ظ http://mrahbari.persianblog.com

خیلی دلم میخواست من هم فراموش می کردم.ای کاش مثل
کامپیوتر مغزم را فرمت میکردم.اما............

مازیار پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 12:37 ب.ظ

سلام
اگر راحت نشدی هر شب این رو از خدا بخواه مطمئن باش که کمکت می کنه.....
پاینده باشی

حامد دوشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 11:45 ق.ظ http://majnoonian.net

But is that permanent?! I doubt

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد