بالا افتادن !
بالا افتادن !

بالا افتادن !





دیشب برای خودم یک شاخه گل خریدم ..تا به خودم بگم که دوستت دارم...و یک شاخه برای تو خریدم...تا بهت بگم که دوستت دارم...اما گذاشتمش همینجا..کنار شاخه خودم ...چون هیچ وقت از هیچ گلی....برای ابراز محبت خوشت نمیاد ...

تمام دیشب بیدار موندم ....فکر کردم...خیلی فکر کردم ......خیلی ...
چند تا نتیجه گرفتم ...
۱- همیشه شهامت پذیرفتن اشتباهاتم رو داشته باشم..این چیزیه تو بقیه که آزارم میده ...من نباید این طور باشم ...
۲- به خود درونم اجازه ندم اونقدر بزرگ شه که دیگران رو نبینه...این چیزیه که در دیگران همیشه آزارم میده...
۳-به خودم درونم اجازه ندم که اونقدر کوچیک شه..که دیگه خودم رو نبینم..این چیزیه درون من..که همیشه آزارم میده ...
۴- تمام ارزشهای زندگیم رو بشناسم و برای  داشتنشون تا زمانی تلاش کنم که من هم ارزش مشابهی داشته باشم ..این عدم توازن همیشه آزارم میداده ...
۵-  بدونم که دوست یعنی چه ؟ چه کسی دوسته و چه کسی دوست نیست ..؟دوستانی که دارم رو به خاطر دوستانی که ندارم ! نادیده نگیرم...و نرنجونمشون ....به خاطر روابط بی ارزش و ناشناخته دوستای واقعیم رو از زندگیم حذف نکنم ....این بزرگترین رنجش من در زندگیم بود ....
۶- به رفتارم فکر کنم..اگر کسی رو رنجوندم ...باهاش صحبت کنم ..نزارم دورتر و دورتر بره...اون هم به خاطر اشتباه من ! و به خاطر غرور بی جای من ! این غرور چیزیه که همیشه من رو تو خالی کرد ه....
۷- به کسی یا چیزی عشق بورزم که عمق اون عشق رو درک کنه .
۸-قدر شناس باشم... و بدونم چه کسی در کجای دنیای منه و چقدر به من اهمیت میده ...


قلبم تیر میکشه..احساس رنجش خیلی زیادی میکنم.....اما هیچکس نمیتونه درکش کنه ...کسی به خودش زحمت نمیده تا فکر کنه چه عواملی منجر به چه تصمیماتی میشه...

این آهنگ لعنتی کجا بود دیگه :‌

با من بگو از عشق ...
ای آخرین معشوق...
که برای رسوایی...
دنبال بهونه ام ..
با بوسه ای آروم
خوابم رو دزدیدی..
تو شدی
تعبیر رویای شبونه ام
......


نظرات 13 + ارسال نظر
مریم و سعید جمعه 8 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 09:41 ب.ظ http://saghf.blogsky.com

سلام هاله خانوم . امیدوارم روح شما هر چه زودتر آرامش روزهای کودکی ر. پیدا کنه . سراغ ما بیا عزیز

آرش جمعه 8 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 10:41 ب.ظ http://lonely-tree.blogspot.com

دورود بر شما دوست گرامی
وبلاگ من وبلاگیه با قسمت های مختلف و برای زنده نگاه داشتن تاریخ ایران کهن با مطالبی در مورد زرتشت و غیره
و ممنون میشم اگر به من لینک بدهید و مرا در این راه یاری کنید و من نیز با کمال میل لینک شما را در وبلاگم
قرار میدهم،خوشحال میشم اگه با هم بیشتر در تماس باشیم،ارادتمند شما،آرش
http://lonely-tree.blogspot.com
yahoo id: arash_javadian2000
ایمیل:
arash_moody@yahoo.com
اگر اقدامی کردید من را از طریق ایمیل یا راه دیگری مطلع سازید

خوشحال میشم اگر از وبلاگ من دیدن کنید و شما را در لیست دوستان خودم داشته باشم

http://lonely-tree.blogspot.com

رضا شنبه 9 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 08:57 ق.ظ http://reza-n.blogspot.com

موفق باشی.
(من کامنتهای تو رو پاک نمی کنم)

ناشناس شنبه 9 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 10:49 ق.ظ

من هم آغوش بی دغدغه می خام. ;)

Hamed شنبه 9 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 11:23 ق.ظ http://sharpknifeedge.blogspot.com

There is something I should tell you. I do believe that human soul is very sensitive and It is really rough to treat with it with logical rules but after many pains and failures that we mostly are experiencing during our life, I found out that the best way to control this uncontrollable feelings and entity with that much sensitivity is to set some wise and rigid rules for it to steer your soul! It needs concentrating and meditating on your goals. After some times you will find a new thing come up in your way. Now the life force will examine you with some new events, bad memories, bad experiences, and unsolved problems with yourself or others, mostly from the people who are very close to you. Then you have to focus on your goals and rules. I am really happy that finally there are some good results in your page. Hope to see you in peace and calmness in this wild world.

boghz شنبه 9 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 01:04 ب.ظ http://www.boghz.com

ای کاش اون شاخه گل رو بهش میدادی تا اونم بفهمه که دوستش داری.

آرتا شنبه 9 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 01:37 ب.ظ http://darkness.blogsky.com

چه چیزی باعث شد تا شاخه گل رو بهش ندی؟!!!

دیوانه شنبه 9 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 10:38 ب.ظ http://divane.blogsky.com

زیادی فکر نکن
اون فکرهاهم غل و رنجیر می شن به پاهات
میشه قوز بالا قوز

آرش یکشنبه 10 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 01:14 ق.ظ http://www.arashk.blogsky.com/

سلام هاله جان........
وبلاگ خوب و جالبی داری
با تبادل لینک چطوری؟؟؟؟؟؟؟؟؟به هر حال من میلینکمت
تا بعد..............

صونا یکشنبه 10 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 09:21 ب.ظ

سلام...
چرا؛ همیشه یه کسی هست که بفهمه تو چی می گی...
و تو می تونی تمام حرفاتو به خودش بگی .مطمئن باش اگه از ته دل بخواهی اون هم تو خواب جوابتو مده عزیزم.

مهدی یکشنبه 10 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 11:17 ب.ظ

نه‌ از‌ اشنایان‌ وفا دیده ام نه در باده نوشان صفا‌ دیده ام
ز نامردمیها‌ نرنجد دلم که از چشم خود هم خطا دیده ام

نغمه سه‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 09:54 ق.ظ

سلام عزیزم
میدونم که در دورنت چی میگذره ولی این را هم میدونم که سالها بعد خواهی فهمید که تصمیمت و کاری که کردی کاملا درست بوده و هست و میدونم که خودت هم چون اینها را میدانستی اینکارو انجام دادی ٬
پس تنها باید منتظر فردا بود

کتکله چهارشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 01:09 ب.ظ http://katakalle.com

سلام من یه وبلاگ طنز می نویسم ! بهم یه سر بزنین.این فقط یه شوخی بی مزه است !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد