شاید فکر کنید من خرافاتیم..اما شدیدا اعتقاد دارم وقتی توی کاری به دلایلی چندین بار نه میاد..باید اون موضوع رو رها کرد مدتی تا ببینید حکمت اون نه ها چی بوده..البته این کاملا به ماهیت اون مساله بستگی داره...اگه اون نه ها طبیعت رسیدن به او موضوع یا هدف باشن..باید با سرسختی و پشتکار از سدشون گذشت..اما اگر مسیر طبیعی او موضوع اون اتفاقات و نه ها رو پیش بینی نکرده باشه...پس حتما علتی برای اونها وجود داشته و اونها نشانه هستن ....
باید رهاشون کرد..رها ...تا به مسیر طبیعی برگردن..به هر حال هر فردی باورهایی داره...
شاید برای همه این نه آمدن ها دلیلی بوده که تو با چشم پوشی کامل نادیده گرفتیشون ..شاید اینها نشانه هایی بودن که چشمهات رو بهشون بستی..به هر حال با خودم عهد کردم که چیزی نگم..هر گفتنی تو رو به این فکر میبره که من از روی خودخواهی چیزی میگم ونه خیرخواهی !.. از همین کنار نگاهت میکنم تا ببینم تا کجا میری....امیدوارم از افق دور تر نری......زمین قوس عجیبی داره !
حالا هر چی ...
یادم نمی یاد جای اسمی فروغ باشه من نباشم!
می دونی فروغ ساعت مرگشم تعیین کرده بود!
من خرافاتی نیستم!
هاله جان خیلی شما و ویلاگت رو دوست دارم و سال خوبی رو برات ارزو می کنم کیمیا
سلام هاله.
اولاْ اومدن بهار رو.......
بعدشم باید بگم زیادی باهات موافقم.
حکمت....
با من قهری هاله...؟ منو نزن.. دمت گرم..بیا آشتی.. سال نویی شگون نداره!..
من معتقدم آدم به سنگ هم اگه اعتقاد داشته باشه کمکش میکنه حالا نمیدونم ربطش به مطلبت چیه ولی حتما ربط داره
حرفات عالی و بی نقص بودن. راستی عیدت مبارک همیشه شاد و موفق باشی!
اینایی که گفتی نفهمیدم ولی عیدت مبارک ۱۰۰۰ تا!
هر کی یه نظری داره خب ولی... ولی زیاد دور نمیرم... خب دوست دارم نمیتونم اونقدر دور برم که.... خوش بگذرون......
عیدتون مبارک.مطالب قشنگی رو نوشته بودین و لذت بردم.
امیدوارم که سال خوبی داشته باشین و توام با شادی باشه.
راستی من فعلا سرباز هستم و دوره آموزشی رو می گذرونم.
آش خور وظیفه.
Great choise! Natural life ... Sometimes we have to move and sometimes we have to stay! The art is finding the edge of action ... a very tiny edge which is very vital for most of our decisions!